کد مطلب:224112 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

تأثیر ولایتعهدی حضرت امام رضا در خلافت مأمون
از فصول گذشته معلوم شد كه نقشه مامون اعم از اینكه خودش طرح كرده باشد یا فضل به او پیشنهاد كرده باشد برای تحكیم مبانی سلطه و حكومت او بسیار مفید واقع گردید - و مخصوصا وقتی كه بخشنامه صادر كرد تا از 26 كشور اسلامی یعنی چهار هزار شهر بزرگ به نام مبارك امام رضا علیه السلام بیعت بگیرند و سكه به نام او زنند و خطبه به نام او بخوانند مردم جهان اسلام كه اتفاق داشتند افضلیت و سیادت و روحانیت و علم و كمال و عدالت در خاندان آل محمد صلی الله علیه و آله و عترت است همه از روی كمال علاقه استقبال كردند و با جان و دل این بیعت را پذیرفتند حتی كسانی كه معتقد به امامت آن حضرت هم نبودند ولی اعتقاد و اعتراف به مقام علم و عدالت و افضلیت او داشتند لذا برای تشفی دل خویش در تعدیل حكومت ظالمانه وجود مبارك امام را بسیار مؤثر می دانستند و از این جهت در اكثر شهرستانهای ممالك اسلامی این بیعت به احسن توجهی استقبال شد مگر بغداد. مأمون روی زمینه ای كه در دست داشت این دستور را ببغداد نفرساد زیرا می دانست آنجا آشیانه بنی عباس است و آنها هر یك به طمع حكومت و ریاست انتظار دارند فرصتی دست آنها آید.

حسن بن سهل هم چون مخالف ولایتعهد حضرت امام رضا علیه السلام بود و مأمون را بدین كار ارعاب می كرد و می ترسانید میل داشت كاری شود كه فتنه و آشوب در بغداد رخ دهد و آن را دلیل بر رأی صائب خود قرار دهد.

ابوالفرج می نویسد حسن بن سهل مطلب را بزرگ تر از آنچه بود جلوه می داد و به مأمون گفت عباسیان بر تو خروج خواهند كرد - مأمون هم بیم آن را داشت كه بغداد دوچار تشنج شود و لذا بخشنامه ی اخذ بیعت را به بغداد نفرستاد ولی با آنكه آن روزها تلگراف بی سیم نبود



[ صفحه 546]



مردم مسافر خبر را به بغداد رسانیدند و عباسیان كه یك شهر بزرگی را مركز قدرت امپراطوری اسلام قرار داده بودند نهضتی علیه مأمون شروع كردند و خواستند عراق عرب را بر مأمون یعنی خراسان بشورانند.

تحمیل این فكر بر مردم بغداد كه به منزله ستون چادر حكومت عباسی بودند چندان آسان نبود و با این سرعتی كه در سایر شهرها بیعت گرفته شد در بغداد انجام پذیر نبود و بنی عباس از دو جهت سخت عصبانی بودند یكی از آنها مأمون مركز خلافت را از خانه اصلی بنی عباس به خراسان و مرو انتقال داد دیگر آنكه بدون مشورت آنها یكی از با شخصیت ترین علویان را كه خود داعیه خلافت حقه داشت به ولایتعهدی برگزید و به علاوه ی این دو اصل موارد اختلافات دیگری هم بروز كرده بود كه هرگز حاضر نمی شدند سر تسلیم فرود آورند و عنصر عربی را تسلیم عنصر عجمی كنند.

مأمون برای واقف ساختن بنی عباس نسخه ای از عهدنامه برای حسن بن سهل والی عراق فرستاد و به او تذكر داد كه حضرت رضا در هیچ امری از شئون دولت دخالت نمی فرماید بنی عباس نگران نباشند - زیرا بنی عباس فكر می كردند اگر امام رضا ولایتعهد را قبول كند مانند جدش امیرالمؤمنین كه معاویه را معزول كرد او هم عمال بنی عباس را اندك اندك از كار بر كنار نماید و مأمون با فرستادن نسخه ی عهدنامه گوشزد كرد كه نگران نباشند چنین واقعه ای رخ نخواهد داد.

حسن بن سهل دستور داد به وسیله ی عیسی بن محمد بن ابی خالد در شهر بغداد به اطلاع مردم رسانید و اعلان كرد كه خلیفه مأمون عباسی حضرت علی بن موسی بن جعفر را ولیعهد و جانشین خود قرار داد و چنین نوشته است كه چون در خاندان بنی عباسی و علویین نگریستم احدی را افضل و اورع و اعلم از حضرت رضا علیه السلام نیافتم و نام او را رضی گذاشته و فرمان داده است همه لباس سیاه از تن بیرون كنند لباس سبز بپوشند و این واقعه در 3 شنبه دوم ماه رمضان سال 201 همجری در مرو صورت گرفته و از سران سپاه و لشكریان و بنی هاشم و علویان و از همه شهرها برای او بیعت گرفته و تمام مردم لباس سبز پوشیده اند قبا و كلاه و علم ها همه به رنگ سبز تبدیل شده است بر اهل بغداد هم لازم است این رویه و سیره را پیش گرفته استقبال كنند تا جیره و حقوق یك ماه خویش را فورا دریافت نمایند و بقیه حقوق هم موقع به دست آمدن غله پرداخت خواهد شد؟!

بغداد مركزی است كه پدر همین ولیعهد یعنی حضرت اباابراهیم موسی بن جعفر را



[ صفحه 547]



چهار سال دست به دست در زندان ها می گردانیدند تا آخر الامر او را مسموم كردند و در مقابر قریش دفن كردند اینك مردم می شنوند پسر همان پدر ولیعهد دولت عباسی شده است به محض شنیدن این خبر اهل بغداد دو دسته شدند یك دسته بی چون و چرا به سبب اطلاعی كه از مظلومیت و محرومیت این پدر و پسر را داشتند و به ارادتی كه به این خاندان می ورزیدند قبول بیعت كرده در سلك متبعین درآمدند.

طبقه دیگر كه از بنی عباس و عمال آنها بودند به عنوان اینكه راضی نیستیم خلافت از خاندان بنی عباس خارج شود و این كار را از مكر و حیله فضل بن سهل وزیر مأمون می دانستند ابا و امتناع از بیعت نمودند!!

چند روزی این همهمه و تبادل افكار باعث تشنج مردم بود تا اولاد عباس كه بسیار خشمگین شده بودند محفلی بزرگ تشكیل داده و سخنرانی ها كرده و برای عزل مأمون انتخاب یكی از بنی عباس تبادل افكار نمودند تا در نتیجه ابراهیم و منصور پسران مهدی خلیفه عباسی نامزد خلافت شدند.